دلنوشته...

زندگی وزن نگاهیست که در خاطر ما می ماند...

دلنوشته...

زندگی وزن نگاهیست که در خاطر ما می ماند...

وصیت نامه ی من!

عشق؛ چیزی است که تو را زنده نگه می دارد...   

حتی پس از مرگ...

عشق ؛ چگونه زنده ماندن است...

                                                 ((موری شوارتز))

روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه ی سفید پاکیزه ای که چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان ؛قرار میگیرد و آدمهایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم میگذرند.آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.!

در چنین روزی تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه ؛ زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید.بگذارید آن را بستر زندگی بنامم و بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.

چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب ؛ چهره ی یک نوزاد و شکوه عشق را در چشمهای یک زن ندیده است...

قلبم را به کسی بدهید که از قلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزاردهنده چیزی به یاد ندارد...

خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند و نوه هایش را ببیند...

کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگی اش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند...

استخوانهایم ؛ عضلاتم ؛ تک تک سلولهایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید...

هر گوشه از مغز مرا بکاوید ؛ سلولهایم را اگر لازم شد ؛ بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه ی باران را روی شیشه ی اتاقش بشنود...

آنچه را که از من باقی میماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید تا گلها بشکفند...

اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم ؛ ضعفهایم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند...

گناهانم را به شیطان و روحم را به دست خدا بسپارید...

و اگر گاهی دوست داشتید ؛ یادم کنید...

عمل خیری انجام دهید یا به کسی که نیازمند شماست ؛ کلام محبت آمیزی بگویید...

اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید ؛ همیشه زنده خواهم ماند...

 

 

سلام به همگی؛ این پست وصیت نامه ی ((رابرت . ن . تست)) هست.

کاش منم دست به قلمم خوب بود همچین وصیت نامه ای رو مینوشتم.

التماس دعا...

نظرات 13 + ارسال نظر
خوده خودم یکشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:10 ق.ظ http://www.tahnayiyam.blogsky.com

چه قشنگ...

حالا چجوری فوت کرده؟!

سلام
ممنون
نمیدونم والله

[ بدون نام ] یکشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:44 ق.ظ

جالب بود
میگم با این آهنگی که گذاشتی با اینکه خیلی قشنگ اما کسی که غمم نداشته باشهُ دلش میگیره
موفق باشی دوست عزیز

سلام آسیه جونی
چطوری؟
خواهش باشه قشنگی از خودتونه
این دفعه دلت نگیره
و همچنین

امین یکشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:38 ب.ظ http://aminmarmulak.blogsky.com

سلام
خیلی قشنگ بود
انسانهای بزرگ یه همچین وصیت نامه هایی هم می خوان دیگه
راستی مهدیه خانم یه آدرس پیدا کردم برا ف ی ل ت ر ش ک ن
اگه دوست داشتی برو دانلود کن حجمشم کمه
http://www.4shared.com/file/bqM5vtSS/u1008_1_.html
موفق و پیروز باشید

سلام خواهش میکنم قابلی نداشت.
ممنونم.
و همچنین موفق باشید و مرسی بخاطر نظرتون.

فاطمه1 یکشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:32 ب.ظ

مهدیه این متنارو از کجا میاریییییی؟؟؟؟دختر خیلی قشنگ بوووووووود.واقعا قشنگ بود.حالا قربون دستت ببین حرفه و شغل این آقا چی بوده؟

سلام عزیز دلماز کتاب های ای همچین روانشناسی
قربونت برم قابلی نداشتچرا؟چیکار به شغلش داری؟

فاطمه1 دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 ق.ظ

میخوام ببینم کسی که انقدر فکرش وسیعه چه شغلی داشته؟

فکر کنم مهندس IT بوده

benjamin سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:18 ق.ظ

slm
rastesh man na nevisande khubi hastam na nateghe khubi.
matne ghashangi bud,shoma k midunin moshkele man chie khaharam,rastesh 3ruze k vase khodam y vasiat name neveshtam,mikham vasatun badan befrestam faghat taeidesh nakonin baed begin vasiate man ghashang tare ya in,albate ag maielid vasatun befrestam chon kheili ghamnake.mitarsam tu ruheiatun tasire manfi bezare

سلام.
خوندن وصیت نامه ی یک انسان ؛ قطعا خوشحالی نداره اما اگر خودتون مایل هستید که متنتون رو واسم بفرستید خوشحال میشم در این رابطه کمکتون کنم.
و ممنونم از نظرتون و نظر لطفتون.

... سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:09 ق.ظ

و اگر گاهی دوست داشتید ؛ یادم کنید...

salam
vaghean ghashang bud
merc

سلام.
نظر لطفتون.
خواهش میکنم و ممنونم از نظرتون.

ستایش سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:04 ق.ظ http://aziztarinsoghati@blogfa.com

سلام
خوبی؟؟؟
قسمت سوم و آخرین قسمت سفرنامه آماده اس پاشو بیا که منتظرتم

سلام قربونت خوبم.تو چطوری؟
ای بروی چشم.

فاطمه1 سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:32 ب.ظ

یک دقیقه سکوت برای اینکه مهدیه بالاخره از اون گوشی دل کند و یک دست مرتب برای گوشه جدیدش
مبارک مبارک گوشیه نو مبارک

همش یک دقیقه؟
خوب دختر خوب اینجا جای این حرفاست؟
اگه اینجور نظراتتون رو هم که تایید نکنم که باز به همتون بر میخوره و ناراحت میشید و میگید هرچی به نفعشه تایید میکنه!!!جان مهدیه نمیگید؟
مرسی

فاطمه1 چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:17 ب.ظ

اتفاقا منم میخواستم ببینم تاییدش میکنی یانه.آخه اینجا جای این حرفا نیست که

اوه!!!چقدر خوبه آدم از امتحانش سربلند بیرون بیاد
قربونت مرسی

فاطمه1 چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:01 ب.ظ

چه خوشگل شدی امشب!!!!!

toki پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:42 ب.ظ

اگه آدمها فقط یک ذره به یاد مرگ باشند و اینقدر به هم دروغ نگن و سر هم کلاه نذارن کافیه وصیت نامه اون قدر ضروری نیست .خیلی قشنگ بود.

سلام عزیزم.چطوری؟
فدات شم چشات قشنگ میبینه

نونوچه یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:41 ب.ظ http://nonoche.blogsky.com

جالب بود...

مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد